ماجرای تحریم-۲|روایتی از ترور رسانهای یک راهبرد/ آیا منتقدان برجام، معتقدند تحریم نعمت است؟
اشاره شد، دلیل اصلی اعمال تحریم نفتی به از دست رفتن نقش ایران در زنجیره اقتصاد جهانی برمیگردد، نقشی که در آن ایران به عنوان تامینکننده نفت غرب، لوازم توسعه از آنها در چارچوب یک معامله کلان را دریافت میکرد اما با توسعه نفت شیل آمریکا، این نقش از بین رفت.
بدین ترتیب برجام به عنوان یک پاسخ غیردقیق، صرفا تلاش میکرد نقش قبلی ایران را با تنفس مصنوعی زنده نگهدارد درحالیکه آن «معامله کلان» نفت در قبال توسعه، سکته مغزی کرده و به حیات بازنمیگردد و طبیعی بود که آمریکا با هدف بازاریابی برای نفت شیل خود، نفت ایران را تحریم و از بازار حذف کند.
با این نگاه مسئله، راهکار «بیاثر کردن تحریمها» برای ایجاد نقش جدید در زنجیره اقتصاد جهانی متولد شده؛ راهکاری که در یک دهه گذشته زیر فشار سنگین رسانهای جریان غربگرا، عملا مجالی برای ارائه به افکار عمومی نداشته است. در نتیجه ضروری است ابتدا به این شبهات رسانهای پاسخ داده شود.
در واقع سوال این است، آیا اگر جریانی، برجام را پاسخی غیردقیق در مواجهه با تحریم بداند، موافق تحریم و انزوای ایران است؟ آیا معتقد است که تحریم نعمت است؟ آیا از تحریم کاسبی میکند و کاسب تحریم است؟ پاسخ به همه این سوالات منفی است و تنها تهمتهایی است که طرفداران برجام به منتقدان خود زدهاند.
ایده بیاثر کردن تحریمها ذاتا به دنبال حذف تحریم و اثرگذاری آن بر اقتصاد کشور است، حال چگونه میتوان تحریم را نعمت دانست! البته گاهی برخی شخصیتها از کلیدواژههایی مثل «برکت تحریم» نام بردهاند که این موضوع نیز به معنای «توفیق اجباری» تحریمها برای حرکت به سمت کاهش وابستگی به غرب و شکوفایی اقتصاد داخلی است که اتفاقا در پازل بیاثر کردن تحریمها تعریف میشود.