تحریف تاریخ نفت در روزنامه هممیهن، صدای مدیر خبره اصلاحطلب را هم درآورد/ روایتی از تحقیر توان ملی در دوره زنگنه
اخیرا روزنامه هممیهن در مطلبی با عنوان «اوجگیری جریان نواصولگرای نفت» با یک عینک سیاسی و غیرفنی به تحریف آشکار تاریخ نفت پرداخته و سعی داشته با رویاپردازی، تنها ارادت شخصی خود را نسبت به وزیر سابق نفت بروز دهد.
اما آش تحریف تاریخ نفت توسط این روزنامه اصلاحطلب به قدری شور بود که حتی صدای «غلامحسین حسنتاش» کارشناس خبره اصلاحطلب صنعت نفت و از طرفداران سیاسی دولت سیدمحمد خاتمی را نیز درآورده است. حسنتاش در وبلاگ شخصی خود اینگونه مینویسد:
روزنامه هممیهن گویا نمیتواند ذهن خود را از دوگانه اصولگرایی و اصلاحطلبی خارج کند و هیچ طیف و دیدگاه دیگری را در جامعه به رسمیت بشناسد. ظاهرا از نظر ایشان ممکن نیست که کسی در کلیات جهتگیری سیاسی، طرفدار و موافق دولت اصلاحات باشد ولی به عملکرد آن دولت در بخش نفت انتقاد داشته باشد.
در دوره زنگنه، جو و فضای حاکم این بود که هر کسی نسبت به عملکرد وزارت نفت در نحوه توسعه منابع هیدروکربنی نقد داشت را عمدا یا سهوا در صف مخالفین حضور شرکتهای خارجی جا میدادند و جو را بگونهای ساخته بودند که به دشواری بتوانی مواضع خود را تبیین کنی.
میادین هیدروکربنی تفاوت و تنوع بسیار زیاد از جهات مختلف دارند. با توجه به این تفاوتها نظر بنده این بود که ابتدا باید طرح جامع توسعه منابع هیدروکربنی تهیه شود و در آن طرح اولویتها مشخص شود و بر اساس اولویت، قرارداد توسعه بسته شود.
وقتی چنین طرحی وجود نداشت و انتخاب میادین برای توسعه براساس اولویت نبود و به عهده شرکتهای خارجی گذاشته میشد، شرکتهای خارجی براساس منافع خود میدانی را برای توسعه انتخاب میکردند و نه اولویت ملی ما.
نتیجه این بود که در آن دوره حتی یک میدان مشترک نفتی تحت توسعه در چارچوب قرارداد بیع متقابل قرارد نگرفت، در صورتیکه در طبق برنامههای توسعه، اولویت با میادین مشترک است.
در آن دوره لزومی نداشت برای آوردن خارجیها، تمام تواناییهای داخلی انکار و تحقیر شود که متاسفانه به شدّت چنین میشد و نقد این بود، که این همه که توان و وقت میگذارید که جذابیت برای آوردن شرکتهای خارجی ایجاد کنید، مختصر تلاشی هم کنید که در این فرآیندها انتقال دانش و تجربه و تکنولوژی صورت بگیرد.
پاسخ به انتقاد ما این بود که ایرانی نمیفهمد و کارشناسان ما صلاحیت تهیه طرح محوری توسعه (MDP) ندارند و فقط شرکتهای خارجی میفهمند و حتی نقد کارشناسی به MDP پیشنهادی شرکتهای خارجی هم پذیرفته نشده و بعضا سرکوب میشد.
بعدها به خوبی نمایان شد که چقدر از این انتقادات و نگرانیها درست بود و تقریبا هیچ یک از منحنیهای تولید هدف ارائه شده توسط شرکتهای طرف قرارداد بیع متقابل تحقق نیافت یا میدان هرگز به سقف تولید هدف نرسید و یا منحنی تولید خیلی زودتر از آنچه ارائه داده بودند سقوط کرد.