گاز
ورشکستگی صنعت گاز با 50 درصد ناترازی
طبق آمار SolutiEN، هزینه پرداختی برای فروش داخل هر متر مکعب گاز طبیعی فقط یکپنجم «هزینه تمامشده» را پوشش میدهد که این موضوع افزایش تولید و بهینهسازی مصرف را از صرفه انداخته است.
گروه اقتصادی خبرگزاری فارس: «مردم ایران، گاز مصرف خود را به نرخ هنری هاب آمریکا پرداخت میکنند» این ادعایی بود که چندی پیش مطرح شد و یک کمپین رسانهای پیرامون آن شکل گرفت که چرا هزینههای مردم دلاری است و درآمدهای آنها ریالی.
البته طبق ترازنامه انرژی، در 10 سال اخیر قیمت گاز در هنری هاب آمریکا بین 8 تا 16 سنت بر متر مکعب متغیر بوده درحالیکه گاز خانگی برای 90 درصد مردم کمتر از 100 تک تومان قیمتگذاری میشود و برای مابقی اقشار پردرآمد نیز تفاوت چندانی با عموم مردم ندارد.
فارغ از ارزش ذاتی هیدروکربن گاز در کشور، طبق بررسی موسسه SolutiEN از صورت مالی 55 شرکت فعال در زنجیره گاز، هزینه تمامشده تامین هر متر مکعب گاز طبیعی 5.4 محاسبه میشود اما میانگین قیمت فروش گاز در داخل کشور فقط 1.1 سنت است.
به بیان دیگر زنجیره تولید تا توزیع گاز فقط یکپنجم هزینههای خود را از تامین گاز بخشهای مختلف برای ادامه حیات و خدمترسانی به دست میآورد و اصلا خبری از نرخ هنری هاب نیست.
عدم پوشش هزینهتمام شده در صنعت گاز باعث میشود که هم در تولید گاز سرمایهگذاری صورت نگرفته و تولید با افت مواجه شود و هم در حوزه مصرف با توجه به قیمت ارزان انرژی (نه در مقایسه با قیمت صادراتی بلکه در مقایسه با قیمت تمامشده) شاهد هدررفت گاز و توقف پروژههای بهینهسازی باشیم.
در حالی افت تولید گاز از سال جاری آغاز میشود که تراز گاز کشور در 1403 در کل سال منفی 136 میلیون متر مکعب در روز خواهد بود و در سال 1406 معادل نیمی از تولید گاز، با کمبود گاز مواجه میشویم.
طبق گزارش موسسه SolutiEN، قیمت گاز خانگی و نیروگاهی که 66 درصد از کل مصرف را شامل میشوند در سال 1401 به ترتیب فقط 0.4 و 0.1 سنت بوده و قیمت گاز صنایع منجر به افزایش میانگین قیمت فروش داخل گاز به یکپنجم هزینه تمامشده بوده است.به اعتقاد کارشناسان میتواند در یک نظام پلکانی با تمرکز بر مشترکان پرمصرف و تداوم حمایت از دهکهای پایین، هزینه تمامشده تامین گاز را پوشش داد.
طبق برآوردها، ناترازی گاز سالانه رقمی معادل نیمی از درآمدهای نفتی به کشور خسارت میزند که با تشدید ناترازی، این رقم بیشتر نیز خواهد شد؛ هزینههایی که منجر شده ثمره افزایش درآمدهای نفتی در سفره مردم ملموس نشود و با کسری بودجه دولت، تورم پایداری به اقتصاد کشور وارد شود.